انگیزه: باورهایی که باید جایگزین تعاریف اشتباه شوند

انگیزه: باورهایی که باید جایگزین تعاریف اشتباه شوند

فهرست مطالب

خلاصه مقاله

برای خواندن نکات کلیدی کلیک کنید.

نکته کلیدی

باورهای قوی و اراده مستمر، عوامل کلیدی در دستیابی به موفقیت هستند، نه انگیزه‌های لحظه‌ای و ناپایدار.

خلاصه

  • ماهیت انگیزه: انگیزه به تنهایی نیروی محرک کافی برای موفقیت نیست و به عنوان یک تکانه گذرا پس از مدتی کوتاه از بین می‌رود. باورهای قوی و اراده مستمر مهم‌تر از انگیزه‌های لحظه‌ای هستند.
  • بزرگترین دروغ درباره انگیزه: دستاوردهای بزرگ نتیجه انگیزه‌های قوی و آتشین نیستند؛ بلکه انسان‌های موفق به خاطر باورهای قوی و اراده مستمر به موفقیت رسیده‌اند. مثال‌ها: توماس ادیسون، هنری فورد، استیو جابز.
  • تعریف انگیزه: انگیزه یک حالت روانی است که فرد را برای دستیابی به اهداف تحریک می‌کند و به دو نوع درونی (رضایت شخصی) و بیرونی (کسب پاداش یا اجتناب از تنبیه) تقسیم می‌شود.
  • نقش انگیزه در زندگی: در دیدگاه کلاسیک، انگیزه در زندگی روزمره، تحصیلی و شغلی اهمیت دارد، اما در واقعیت مدرن، انگیزه به تنهایی کافی نیست و نیاز به نیرویی قدرتمندتر وجود دارد.
  • انواع انگیزه: انگیزه درونی (لذت شخصی)، انگیزه بیرونی (پاداش یا اجتناب از تنبیه)، انگیزه تلقینی (احساس گناه یا تعهد)، و انگیزه تعریف شده (تطابق با اهداف و ارزش‌های شخصی).
  • پیش‌نیاز عمل: انگیزه همیشه پیش‌نیاز عمل نیست و عمل می‌تواند منجر به ایجاد انگیزه شود. انتظار برای انگیزه ممکن است منجر به تعویق کارها شود.
  • نگرش صحیح نسبت به انگیزه: انگیزه باید به عنوان نتیجه عمل به وجود آید و تمرکز بر فرآیندها و مراحل روزانه به جای هدف نهایی می‌تواند به ایجاد انگیزه پایدار کمک کند.
  • نقش شکست‌های کوچک: شکست‌های کوچک می‌توانند انگیزه‌بخش باشند و فرد را به یادگیری و تلاش بیشتر ترغیب کنند.
  • روش‌های ایجاد انگیزه: شروع با کارهای کوچک، ایجاد عادات مثبت، تغییر زبان و ذهنیت، تمرکز بر فرآیندهای روزانه، و ادغام اهمیت وظایف با هویت و ارزش‌های شخصی.
  • رشد شخصی و یادگیری: توسعه مهارت‌ها و یادگیری مستمر باعث افزایش اعتماد به نفس و رضایت شخصی می‌شود و می‌تواند انگیزه فرد را برای پیشرفت بیشتر تقویت کند.

مقدمه

چرا باید درباره انگیزه بدانید؟ پاسخ‌های متفاوتی می‌توان در جواب این سؤال ارائه داد، اما اگر بخواهم صادقانه پاسخ دهم باید بگویم شما باید درباره انگیزه بدانید تا بتوانید زندگی بهتری برای خود بسازید. این بزرگترین و مهم‌ترین دلیل است. آیا انگیزه محرک واقعی موفقیت‌های بزرگ است؟ پاسخ به این سؤال فراتر از آن است که انگیزه را به‌عنوان نیروی محرک به شما معرفی کند. شما باید بدانید که در زندگی امروز تصویری که به عنوان انگیزه تعریف می‌شود، آن‌چیزی نیست که باعث موفقیت شما خواهد شد. انگیزه در ذات خود یک تکانه است. این تکانه هر چقدر هم که قوی باشد پس از مدتی کوتاه از بین خواهد رفت. داشتن یک انگیزه به معنی کسب یک زندگی موفق نیست.

افراد زیادی را در اطرافمان می‌بینیم که منفعل هستند. زمانی که از آن‌ها می‌پرسید چرا برای بهتر شدن اوضاع کاری انجام نمی‌دهی در پاسخ می‌گویند: “انگیزه ندارم!“. اما آیا واقعا انگیزه انقدر در زندگی مدرن در حد آن چیزی که گفته‌می‌شود، تأثیر گذار است؟ من نیز جزوی از این گروه بوده‌ام. مدت‌ها به انتظار انگیزه نشسته‌ام، اما این تکانه‌ها و شعله‌های کوچک در مدت زمان کوتاهی از بین می‌روند. متأسفانه باید بگویم که با گذر عمر و در ادامه روند فعلی حتی تعداد این تکانه‌ها کاهش خواهد یافت. بخشی از صحبت‌هایم از روی تجربه است و امیدوارم اگر نسل جدید این مقاله را خواندند، متوجه باورهای غلط رایج در جامعه شوند.

هدف مقاله

هدف من این نیست که پیش روی شما لیستی از فعالیت و اقدامات مشخص بگذارم تا بر اساس آن عمل کنید. من باور دارم که انسان هوشمندتر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد. باور دارم که انسان تواناتر از آن چیزی است که حتی خودش فکر می‌کند. امیدوارم در پایان این مقاله بتوانید راهکاری مناسب برای خروج از انفعال، اقدام، کسب موفقیت و ایجاد حس رضایت و خوشبختی برای خود تعریف کنید.

خواندن این مقاله برای افرادی که بر روی پرسونال برندینگ کار می‌کنند، بسیار مهم است. یکی از بعدهای مهم پرسونال برندینگ تعریف هویت و در ادامه استمرار فعالیت‌ها است، که شناخت حقیقتِ انگیزه می‌تواند در این بخش‌ها به شما کمک کند. با این حال سعی کرده‌ام مقاله را به نحوی بنویسم که در هر زمان، هر فردی آن را در هر موقعیتی خواند، بتواند از اطلاعات موجود در مقاله استفاده کند. اگر شما جزو آن دسته از والدینی هستید که می‌خواهند انگیزه فرزندشان را افزایش دهند، یا از آن دسته افردی هستید که می‌خواهید تغییری هر چند کوچک در زندگی خود ایجاد کنند این مقاله برای شما نیز مفید خواهد بود.

زندگی انسانی پیچیده‌تر از آن است که بتوان در یک یا چند مقاله چند هزار کلمه‌ای به آن دست یافت. اما امید دارم که در این مقاله بتوانم درکی از زندگی را به شما انتقال دهم که خودم به تازگی متوجه آن شده‌ام.

بزرگترین دروغ درباره انگیزه
بزرگترین دروغ درباره انگیزه

بزرگترین دروغ درباره انگیزه

این بخش نظر شخصی من است و قضاوت درباره درست و غلط بودن را بر عهده شما می‌گذارم. در نظر من بزرگترین دروغ گفته شده حال حاضر درباره انگیزه این است که دستاوردهای بزرگ حاصل انگیزه‌های قوی و آتشین بوده‌اند که با تمام مصائب و سختی‌ها از بین نرفته‌اند. دروغ بزرگ دیگر این است که باری شروع کارها باید انگیزه خود را تقویت کنید. از آنجایی که خودم هم درگیر بی‌انگیزگی بودم و می‌خواستم از این قضیه خلاص شوم، شروع به تحقیق و جست‌وجو کردم. در همین راستا کتاب‌های متفاوتی را خواندم و در نهایت برآیند تمامی آن‌ها مقاله پیش روی شماست. شروع این ماجراجویی درباره واقعیت انگیزه با یک ویدیو در یوتیوب آغاز شد.

علی عبدال (Ali Abdaal) یک شخصیت معروف در بهر‌وری است. شاید کسانی که در یوتیوب به تماشای محتوا می‌پردازند بیشتر با این فرد آشنا باشند. او یکی از بزرگترین اینفلوئنسرها در حوزه بهره‌وری است که کتابی با عنوان “Feel Good Productivity” با امتیاز 4.6 را در آمازون دارد. و همچنین او یوتیوبری بسیار موفق است. ویدیوهایی که او در رابطه با انگیزش تولید کرده است همراه با مطالب حاصل از کتاب‌هایی همچون قله‌ها و دره‌ها، بیاندیشید و ثروتمند شوید، اثر مرکب، عادت‌های اتمی و قدرت شروع ناقص موجب شد تا جرقه درک موضوعی مهم درباره انگیز در سرم شکل بگیرد.

باورها به جای انگیزه

جرقه در ساده‌ترین زبان ممکن این است: انسان‌های بزرگ نه به خاطر انگیزه و نه به خاطر استعداد، بلکه به خاطر باور‌های قوی توانسته‌اند بر تمامی مصائب و مشکلات سر راهشان پیروز شوند و به نظر می‌رسد این افراد باورهایی از جنس متفاوت دارند. بیایید بر چند مثال کمی عمیق شویم:

  • ادیسون قبل از اختراع نمونه موفق لامپ الکتریکی، 10,000 نمونه آزمایشی ساخت. به نظر شما آیا فقط انگیزه می‌تواند موجب شود که یک فرد 10,000 بار برای ساخت یک محصول اقدام کند، شکست بخورد و مأیوس شود؟ به نظر من انگیزه بسیار ضعیف تر از این است که بتواند 10,000 بار شکست را بپذیرد. موردی که شاید کمتر گفته شود این است که ادیسون، بیزینسی بسیار موفق و بزرگ نیز داشت. آیا راه‌اندازی کسب‌وکاری موفق صرفا با انگیزه امکان‌پذیر است؟
  • هنری فورد در حالی که تمام اطرافیان و مهندسین و کارکنانش به او‌می‌گفتند که امکان ساخت موتور Flathead V8 وجود ندارد، هرگز از تلاش دست نکشید. او به مسیرش ادامه داد و تمام اطرافیان خود را مجبور کرد تا روی پروژه کار کنند و در نهایت موفق شد. درست زمانی که کسی باور نمی‌کرد نسل جدید موتورها عرضه شوند، او موفق به تولید اولین نسخه موتوری شد که صنعت ماشین را دگرگون کرد. آیا چیزی غیر از یک باور قوی می‌توانست موجب شود تا هنری فورد به مسیر خود ادامه دهد؟
  • در عصر معاصر، می‌توان باور به آینده را در تأکید و پافشاری استیو جابز در ساخت مک و مکینتاش دید. باور او که دنیا به این محصول نیاز دارد موجب شد تا انقلابی بزرگ در صنعت کامپیوتر ایجاد شود.

از آن روز که این جرقه در ذهنم شکل گرفت، شعر مولانا در گوشم طنین انداز است:

تا در طلب گوهر کانی کانی/ تا در هوس لقمه نانی نانی

این نکته رمز اگر بدانی دانی/ هر چیزی که در جستن آنی آنی

قدرت ادامه دادن

این باور است که به شما قدرت ادامه دادن، قدرت جنگیدن و قدرت طی کردن مسیر را می‌دهد. درست زمانی که اطرافیان شما همه‌چیز را زیر سؤال می‌برند. درست زمانی که به نظر می‌رسد همه چیز بر خلاف خواسته وعقاید و افکار شماست، این تنها باور و اعتقادی راسخ است که می‌تواند موتور شما را به حرکت درآورد. اگر زندگی‌نامه استیو جابز و ماجرای اخراج او از شرکت اپل را خوانده باشید، می‌دانید که هیچ کس به طرح او برای اولین نسخه مک و سیستم عامل مکینتاش باور نداشت. سال‌ها طول کشید تا او از اولین نسخه مک و مکینتاش پرده برداری کند. باور او به این محصول، شرکت اپل را درست زمانی که در حال ورشکستگی بود نجات داد.

اگر زندگی آدم‌های موفق را بررسی کنید. متوجه خواهید شد که در زندگی همه آن‌ها، یک الگوی مشابه دیده می‌شود. همانطور که در ابتدای کتاب “بیاندیشید و ثروتمند شوید” گفته شده، این الگو قابل توضیح نیست، اما وجود دارد و شما آن را حس خواهید کرد. این الگو در زندگی افراد موفق معاصر نیز دیده می‌شود. حال سؤالی که پیش می‌آید این است: اگر باور است که موجب موفقیت می‌شود، پس انگیزه چیست؟

قدرت ادامه دادن
قدرت ادامه دادن

انگیزه چیست؟

در نگاه عام، انگیزه یک حالت روانی است که فرد را برای دستیابی به اهداف خود تحریک می‌کند. این حالت روانی به دو نوع اصلی تقسیم می‌شود: انگیزه درونی و انگیزه بیرونی. انگیزه درونی ناشی از لذت و رضایت شخصی از انجام فعالیت‌ها است. این نوع انگیزه معمولاً پایدارتر و قوی‌تر است زیرا با علاقه‌ها و اشتیاق‌های فردی همخوانی دارد. در مقابل، انگیزه بیرونی برای کسب پاداش یا اجتناب از تنبیه به وجود می‌آید. شناخت دقیق این انگیزه‌ها به فرد کمک می‌کند تا بهتر بتواند خود را برای دستیابی به اهدافش مدیریت کند.

  • انگیزه درونی: این نوع انگیزه از درون فرد سرچشمه می‌گیرد و ناشی از رضایت شخصی و لذت بردن از فعالیت‌ها است. مثال‌هایی از انگیزه درونی شامل مطالعه یک موضوع مورد علاقه، انجام هنرهای دستی، یا شرکت در فعالیت‌های ورزشی برای لذت بردن از فرایند است.
  • انگیزه بیرونی: این نوع انگیزه به دنبال کسب پاداش‌های خارجی یا اجتناب از تنبیه است. مثال‌هایی از انگیزه بیرونی شامل کار کردن برای دریافت حقوق، مطالعه برای کسب نمرات بالا، یا انجام وظایف خانه به منظور اجتناب از تنبیه است.

نگرش حاکم در جامعه بیان می‌کند که درک این نکته که انگیزه چگونه کار می‌کند و چگونه می‌توان آن را بهبود بخشید، می‌تواند بهبود قابل توجهی در زندگی فرد ایجاد کند. افرادی که می‌توانند انگیزه‌های درونی و بیرونی خود را به درستی مدیریت کنند، معمولاً در دستیابی به اهدافشان موفق‌تر هستند و احساس رضایت بیشتری از زندگی دارند.

نقش انگیزه در زندگی

دیدگاه کلاسیک

بیایید در ابتدای این بخش راجع به باورهای عام و نگرش حاکم فعلی بر جامعه صحبت کنیم. دیدگاهی که من نام آن را دیدگاه کلاسیک می‌گذارم. در این دیدگاه انگیزه نقش بسیار مهمی در زندگی روزمره، تحصیلی و شغلی دارد. بدون انگیزه، انجام کارها به تأخیر می‌افتد و اهداف به سختی محقق می‌شوند. انگیزه مانند موتور محرکی است که فرد را به سمت اهدافش هدایت می‌کند و او را در مواجهه با چالش‌ها پایدار نگه می‌دارد.

  • نقش انگیزه تحصیلی در دیدگاه کلاسیک: انگیزه تحصیلی باعث می‌شود تا دانش‌آموزان با علاقه و پشتکار بیشتری به یادگیری بپردازند. این نوع انگیزه می‌تواند از طریق انگیزه درونی، مانند علاقه به موضوعات درسی، یا انگیزه بیرونی، مانند دستیابی به نمرات بالا و تشویق‌های والدین، تقویت شود. انگیزه تحصیلی باعث می‌شود تا دانش‌آموزان بهتر بتوانند بر چالش‌های تحصیلی غلبه کنند و در مسیر یادگیری موفق باشند.
  • نقش انگیزه شغلی در دیدگاه کلاسیک: در زمینه شغلی، انگیزه شغلی افراد را برای دستیابی به موفقیت‌های بیشتر و پیشرفت در حرفه خود ترغیب می‌کند. انگیزه شغلی می‌تواند از طریق عوامل مختلفی مانند رضایت از کار، پاداش‌های مالی، و فرصت‌های ارتقاء و پیشرفت تقویت شود. افرادی که انگیزه شغلی بالایی دارند، معمولاً در کار خود خلاق‌تر و کارآمدتر هستند و به موفقیت‌های بیشتری دست می‌یابند.

از نظر دیدگاه کلاسیک، انگیزه در زندگی روزمره نیز اهمیت زیادی دارد. از طریق انگیزه، افراد می‌توانند برنامه‌های روزانه خود را بهتر مدیریت کنند و به اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت خود دست یابند. انگیزه باعث می‌شود تا افراد بتوانند با انگیزه و انرژی بیشتری به فعالیت‌های روزانه خود بپردازند و در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود موفق باشند.

دیدگاه کلاسیک نقش انگیزه
دیدگاه کلاسیک نقش انگیزه

واقعیت مدرن

زندگی مدرن بسیار نسبت به گذشته متفاوت است. شرکت‌ها برای کسب سودآوری تحقیقات بسیاری را بر روی انسان‌ها انجام داده‌اند. در نتیجه این تحقیقات شناخت نسبتا مناسبی از دوپامین بدست آورده‌اند. دوپامین سیستم پاداش‌دهی بدن انسان است. هر موقع موفقیتی به دست می‌آورید در بدن شما دوپامین ترشح می‌شود. قبلا در مقاله ” چرا هر کسی که در فضای پرسونال برندینگ فعالیت می‌کند باید درباره دوپامین بداند؟” در رابطه با دوپامین و سیستم پاداش‌دهی بدن انسان صحبت کرده‌ایم.

شرکت‌ها به خصوص صاحبان شبکه‌های اجتماعی الگوریتم‌های پیشرفته‌ای برای کنترل دوپامین در بدن شما تعریف کرده‌اند. اگر از این دسته افراد هستید که گاه و بی‌گاه و یا وسط فعالیت‌های مهم، ناخواسته اینستاگرام خودتان را چک می‌کنید، نمی‌توانید یک روز از گوشی استفاده نکنید و یا شبکه‌های اجتماعی خود را چک نکنید، بدانید که کاملا تحت تأثیر این الگوریتم‌ها قرار دارید. در چنین جامعه‌ای که ترشح هرمون‌های بدن شما توسط الگوریتم‌ها کنترل می‌شود انگیزه بسیار ضعیف عمل می‌کند. افراد با استعداد و توانایی‌ها فراوان تمایلی برای کوچکترین اقدامی ندارند. تعداد افراد منفعل بی‌انگیزه بسیار زیاد است.

واقعیت مدرن این است که انگیزه دیگر آن نیروی سوزان و بُران نیست. دیگر انگیزه به تنهایی نمی‌تواند موجب شود محصلین و دانشجویان درس بخوانند. دیگر انگیزه به تنهایی نمی‌تواند موجب افزایش بهره‌وری شما در زندگی و کارتان شود. شما به دنبال نیرویی قدرتمندتر می‌گردید.

انواع انگیزه

انگیزه درونی

هماطور که گفته شد، انگیزه درونی به نوعی انگیزه اشاره دارد که از درون فرد سرچشمه می‌گیرد و ناشی از لذت و رضایت شخصی از انجام فعالیت‌ها است. افرادی که انگیزه درونی دارند، برای انجام فعالیت‌هایی که به آن‌ها علاقه دارند یا از آن‌ها لذت می‌برند، نیاز به هیچگونه پاداش خارجی ندارند. این نوع انگیزه معمولاً پایدارتر و ماندگارتر است زیرا به علاقه‌ها و اشتیاق‌های فردی بستگی دارد. برای مثال، کسی که از بازی‌های ویدئویی لذت می‌برد یا وقت گذراندن با دوستانش را دوست دارد، انگیزه درونی برای انجام این فعالیت‌ها دارد. انگیزه درونی در اثر ترشح دوپامین به‌وجود می‌آید. شما می‌دانید که دیدن دوستانتان یا برد در بازی‌های ویدیویی موجب می‌شود تا دوپامین در بدنتان ترشح شود.

  • لذت و رضایت شخصی (ترشح دوپامین): انگیزه درونی بیشتر ناشی از لذت و رضایتی است که فرد از انجام فعالیت‌ها می‌برد. این لذت و رضایت باعث می‌شود تا فرد بدون نیاز به پاداش خارجی، انگیزه کافی برای ادامه فعالیت‌ها داشته باشد.
  • پایداری انگیزه: به دلیل اینکه انگیزه درونی به علاقه‌ها و اشتیاق‌های فردی مرتبط است، معمولاً پایدارتر و ماندگارتر از انگیزه بیرونی است. فرد به طور طبیعی و خودجوش به انجام فعالیت‌ها علاقه‌مند است و نیازی به تقویت مداوم ندارد. اما در اثر گذر زمان، تکرار و یا حمله‌های مداوم خارجی می‌تواند تضعیف شود.

مثال‌ها: دیدن دوستان، تماشای فیلم، بازی‌های کامپیوتری به دلیل لذت بردن از آن (ترشح دوپامین)، نمونه‌هایی از انگیزه درونی هستند.

انگیزه بیرونی

انگیزه بیرونی زمانی به وجود می‌آید که فرد به دنبال پاداش خارجی یا اجتناب از تنبیه باشد. این نوع انگیزه ممکن است کوتاه‌مدت باشد و نیاز به تقویت مداوم داشته باشد. مثال‌های انگیزه بیرونی شامل پرداخت جریمه پارک، دریافت پاداش مالی و یا انجام کاری به خاطر دریافت تأیید و تحسین دیگران است. نمونه‌ای دیگر تلاش دانش‌آموزان برای کسب نمرات خوب به سبب جلب رضایت والدین از این نوع انگیزه است. انگیزه بیرونی می‌تواند مؤثر باشد، اما پایداری کمتری نسبت به انگیزه درونی دارد و در صورت عدم وجود پاداش خارجی، فرد ممکن است انگیزه خود را از دست بدهد.

  • پاداش‌های خارجی: انگیزه بیرونی عمدتاً بر اساس پاداش‌های خارجی مانند پول، تحسین و تأیید دیگران شکل می‌گیرد. این پاداش‌ها می‌توانند فرد را ترغیب کنند تا به فعالیت‌های خاصی بپردازد.
  • کوتاه‌مدت بودن: انگیزه بیرونی معمولاً کوتاه‌مدت است و نیاز به تقویت مداوم دارد. اگر پاداش‌های خارجی حذف شوند، ممکن است فرد انگیزه خود را از دست بدهد.

مثال‌ها: کار کردن برای دریافت حقوق، مطالعه برای کسب نمرات بالا، یا انجام وظایف خانه به منظور اجتناب از تنبیه، نمونه‌هایی از انگیزه بیرونی هستند.

انگیزه تلقینی

انگیزه تلقینی به انجام فعالیت‌ها به دلیل احساس گناه یا تعهد اشاره دارد. این نوع انگیزه معمولاً ناشی از فشارهای خارجی یا انتظارات دیگران است. مثلاً دانش‌آموزی که به خاطر فداکاری‌های والدینش مجبور به مطالعه است، از انگیزه تلقینی برخوردار است (به این موضوع دقت داشته باشید که دانش‌آموز به خاطر جلب رضایت والدین درس نمی‌خواند، بلکه اگر درس نخواند به سبب فداکاری‌های خانواده احساس گناه خواهد کرد.) این نوع انگیزه می‌تواند به ایجاد استرس و اضطراب منجر شود و در درازمدت ممکن است باعث کاهش رضایت شخصی و خوشبختی فرد شود.

  • احساس گناه یا تعهد: انگیزه تلقینی زمانی به وجود می‌آید که فرد احساس می‌کند باید به دلیل تعهدات یا فشارهای خارجی به فعالیت‌های خاصی بپردازد. این احساس گناه یا تعهد می‌تواند انگیزه فرد را برای انجام وظایف تقویت کند.
  • فشارهای خارجی: معمولاً انگیزه تلقینی ناشی از انتظارات و فشارهای خارجی مانند والدین، معلمان یا جامعه است. این فشارها می‌توانند فرد را مجبور به انجام فعالیت‌هایی کنند که ممکن است خودش علاقه‌ای به آن‌ها نداشته باشد.

مثال‌ها: دانش‌آموزی که به خاطر انتظارات والدینش مجبور به مطالعه است، یا فردی که به دلیل تعهدات اجتماعی به فعالیت‌های خاصی می‌پردازد، از انگیزه تلقینی برخوردار است.

انگیزه تعریف شده

Identified Motivation با ترجمه تحت اللفظی انگیزه شناسایی شده براساس باورهای فرد است. من تصمیم گرفتم معادل فارسیِ “انگیزه تعریف شده” یا “انگیزه انتخابی” را به آن بدهم. این نوع انگیزه به انجام فعالیت‌ها به دلیل تطابق با اهداف و ارزش‌های شخصی اشاره دارد. افراد با این نوع انگیزه، انتخاب می‌کنند تا فعالیت‌هایی را انجام دهند که با هویت و ارزش‌های آن‌ها همخوانی دارد. برای مثال، فردی که به دنبال مدرک پزشکی است چون دکتر شدن بخشی از هویت و ارزش‌های اوست، از انگیزه شناسایی شده برخوردار است. این نوع انگیزه معمولاً پایدارتر است زیرا فرد احساس می‌کند که فعالیت‌هایش معنا و ارزش دارند و با اهداف بلندمدت او همخوانی دارند. مورد دیگری که می‌تواند به این نوع انگیزه پایداری دهد، قدرت انتخاب است. درباره قدرت انتخاب در بخش تئوری خودتعییینی بیشتر صحبت خواهیم کرد.

  • تطابق با اهداف شخصی: انگیزه شناسایی شده زمانی به وجود می‌آید که فعالیت‌ها با اهداف و ارزش‌های شخصی فرد همخوانی دارند. این تطابق باعث می‌شود تا فرد احساس کند که فعالیت‌هایش معنا و ارزش دارند.
  • پایداری انگیزه: به دلیل اینکه انگیزه شناسایی شده با اهداف و ارزش‌های بلندمدت فرد همخوانی دارد، معمولاً پایدارتر و ماندگارتر است. فرد احساس می‌کند که در مسیر درستی قرار دارد و فعالیت‌هایش به دستیابی به اهداف بلندمدت کمک می‌کنند.
  • قدرت انتخاب: انگیزه به دلیل این موضوع که بر اساس انتخاب بوجود آمده است، بسیار پایدارتر خواهد بود.

مثال‌ها: فردی که به دنبال مدرک پزشکی است چون دکتر شدن بخشی از هویت و ارزش‌های اوست، یا کسی که به دلیل ارزش‌های زیست‌محیطی به فعالیت‌های محیط‌زیستی می‌پردازد، از انگیزه شناسایی شده برخوردار است. نکته مهم این است این نوع انگیزه بر اساس باور‌ها بوده و بخشی از هویت فرد است.

انگیزه تعریف شده
انگیزه تعریف شده

آیا انگیزه پیش‌نیازعمل است؟

همانطور که گفته شد در باور کلاسیک بسیاری از مردم بر این باورند که نیاز به انگیزه برای شروع کارها دارند. در زندگی مدرن، این باور که انگیزه باید قبل از عمل به وجود آید، منجر به تعویق و عدم پیشرفت می‌شود. این تصورات اشتباه ممکن است باعث شود افراد منتظر بمانند تا “حس” انگیزه پیدا کنند و سپس اقدام کنند. این رویکرد می‌تواند مانع انجام وظایف و دستیابی به اهداف شود. در واقع، در زندگی مدرن، انتظار برای پیدا کردن انگیزه می‌تواند به تعویق انداختن کارها و کاهش بهره‌وری منجر شود.

  • تعویق کارها: این باور باعث می‌شود افراد منتظر لحظه‌ای مناسب برای شروع باشند، که معمولاً هرگز فرا نمی‌رسد.
  • کاهش بهره‌وری: عدم شروع کارها به دلیل نبود انگیزه اولیه می‌تواند بهره‌وری فرد را به شدت کاهش دهد.
  • عدم دستیابی به اهداف: اگر فرد همیشه منتظر انگیزه بماند، احتمالاً هرگز به اهداف خود نخواهد رسید.

نگرش صحیح نسبت به انگیزه چیست؟

انگیزه ممکن است موجب شود تا شما یک روز یا یک هفته ورزش کنید. اما انگیزه موجب نمی‌شود که شما ده سال به این فعالیت ادامه دهید. ممکن است به کمک انگیزه مقاله‌ای را بنویسید، اما چقدر امکان دارد که آن انگیزه به شما نیرویی نوشتن یک کتاب را بدهد؟ چند بار تا حالا کاری را شروع کرده‌اید و حتی قبل از رسیدن به اولین اقدام آن را رها کرده‌اید؟ من این اتفاق را بارها تجربه کرده‌ام. انگیزه به تنهایی کافی نیست.

به نظر می‌رسد باید رویکرد دیگری نسبت به انگیزه داشت.

انگیزه به عنوان نتیجه عمل در نقش کاتالیزور

به نظر می‌رسد که بهتر است انگیزه به عنوان نتیجه عمل به وجود ‌آید. وقتی فرد یک کار را شروع می‌کند و موفقیت‌های کوچک به دست می‌آورد، این موفقیت‌ها باعث ترشح دوپامین در مغز می‌شوند که احساس رضایت و تشویق برای ادامه کار را ایجاد می‌کند. به عبارت دیگر، انجام وظایف و دستیابی به موفقیت‌های کوچک می‌تواند انگیزه را تقویت کند و فرد را برای ادامه کارها تشویق نماید. بنابراین، شروع با وظایف کوچک و قابل انجام می‌تواند به افزایش انگیزه کمک کند. در این حالت انگیزه به مانند یک کاتالیزور عمل می‌کند.

  • ترشح دوپامین: موفقیت‌های کوچک باعث ترشح دوپامین در مغز می‌شوند که احساس رضایت ایجاد می‌کند.
  • تقویت انگیزه: انجام وظایف و دستیابی به موفقیت‌های کوچک می‌تواند انگیزه فرد را تقویت کند.
  • تشویق به ادامه کار: موفقیت‌های کوچک باعث می‌شود فرد احساس کند در مسیر درستی قرار دارد و انگیزه بیشتری برای ادامه کار پیدا کند.

تمرکز بر فرایند به جای هدف

اگر انگیزه را در نتیجه یک عمل بدانیم باید به جای تمرکز بر هدف نهایی، بر فرایندها و فعالیت‌های روزانه تمرکز کنیم. این موضوع به ایجاد انگیزه پایدار کمک کند. بسیاری از افراد وقتی تنها بر هدف نهایی تمرکز می‌کنند، ممکن است دچار ناامیدی شوند زیرا دستیابی به هدف ممکن است زمان‌بر و چالش‌برانگیز باشد.

آیا تا به حال با خود گفته‌اید که اگر به آن هدف برسم، خوشبخت خواهم شد؟ چند بار به خود گفتید اگر فلان‌چیز را بگیرم، موفق خواهم شد؟ و پس از دستیابی به آن احساس موفقیت و خوشبختی را تجربه نکرده‌اید. شاید شنیده باشید که می‌گویند در لحظه زندگی کن. معنی این عبارت برای من هنوز به طور واضح مشخص نیست. شاید این صحبت دلالت بر این موضوع دارد که اگر فرد بر فرآیندها و وظایف روزانه تمرکز کند و آن‌ها را جزوی از هویت خود کند، می‌تواند از هر گام کوچک لذت ببرد و انگیزه خود را حفظ کند. موفقیت و هدف نتیجه تمرکز بر فرآیند خواهد بود. برای مثال، تمرین روزانه برای یک ماراتن به جای تمرکز صرف بر روی هدف نهایی، به تدریج قدرت و استقامت لازم را ایجاد می‌کند و باعث می‌شود فرد از هر مرحله لذت ببرد.

  • کاهش ناامیدی: تمرکز بر فرایندها باعث می‌شود فرد کمتر دچار ناامیدی شود زیرا هر گام کوچک به عنوان موفقیت محسوب می‌شود.
  • لذت بردن از هر مرحله: تمرکز بر وظایف روزانه و لذت بردن از هر مرحله می‌تواند انگیزه فرد را حفظ کند.
  • ایجاد قدرت و استقامت: تمرین روزانه و مستمر باعث می‌شود فرد به تدریج قدرت و استقامت لازم برای دستیابی به هدف نهایی را پیدا کند.
  • تمرکز بر باور‌ها و هویت: زمانی‌که فرآیندها بر اساس باورها و جزوی از هویت فرد باشند، پایداری و قدرت انگیزه بیشتر خواهد شد.

نقش شکست‌های کوچک در ایجاد انگیزه

در دیدگاه کلاسیک انگیزه نیرویی ظریف و شکننده است که می‌تواند با کوچکترین شکستی از بین برود. بررسی زندگی افراد موفق و ثروتمند نشان می‌دهد که شکست‌های کوچک می‌توانند انگیزه‌بخش باشند و به یادگیری و رشد فردی کمک کنند. افرادی که از شکست‌ها درس می‌گیرند و به جای تسلیم شدن، دوباره تلاش می‌کنند، معمولاً موفق‌تر هستند. شکست‌های کوچک به فرد کمک می‌کنند تا نقاط ضعف خود را شناسایی کند و برای بهبود آن‌ها تلاش کند. این فرایند یادگیری و رشد می‌تواند به افزایش انگیزه کمک کند و فرد را برای دستیابی به اهداف بزرگتر تشویق نماید.

  • یادگیری از شکست: شکست‌های کوچک به فرد کمک می‌کنند تا از اشتباهات خود درس بگیرد و در آینده بهتر عمل کند.
  • شناسایی نقاط ضعف: شکست‌ها فرصتی برای شناسایی نقاط ضعف و تلاش برای بهبود آن‌ها فراهم می‌کنند.
  • تقویت انگیزه: یادگیری و رشد فردی از طریق مواجهه با شکست‌های کوچک می‌تواند انگیزه فرد را برای دستیابی به اهداف بزرگتر تقویت کند.

روش‌های درست ایجاد انگیزه

شروع با کارهای کوچک

شروع با وظایف کوچک و قابل انجام می‌تواند به افزایش انگیزه کمک کند. وقتی فرد با کارهای کوچک شروع می‌کند، احساس رضایت از انجام آن‌ها ایجاد می‌شود و این احساس رضایت به تدریج به افزایش انگیزه منجر می‌شود. انجام وظایف کوچک نه تنها حس موفقیت و اعتماد به نفس را افزایش می‌دهد بلکه باعث می‌شود فرد احساس کند که در مسیر درستی قرار دارد و می‌تواند به هدف نهایی دست یابد.

  • موفقیت‌های کوچک: شروع با کارهای کوچک باعث می‌شود فرد به سرعت موفقیت‌هایی را تجربه کند که انگیزه او را تقویت می‌کند.
  • افزایش اعتماد به نفس: انجام موفقیت‌آمیز وظایف کوچک اعتماد به نفس فرد را افزایش می‌دهد و او را برای انجام کارهای بزرگتر آماده می‌کند.
  • ایجاد عادت‌های مثبت: شروع با کارهای کوچک به فرد کمک می‌کند تا به تدریج عادت‌های مثبت را در زندگی خود ایجاد کند.

در کتاب قدرت شروع ناقص، جیمز کلییر پیشنهاد می‌دهد که برای شروع فعالیت‌ها، یک کار کوتاه دو دقیقه‌ای تعریف کنید. به پایان رساندن این فعالیت کوتاه می‌تواند حس خوبی را برای شما ایجاد کند. نتیجه این اتفاق می‌تواند به شما کمک کند تا فعالیت‌های خود را با قدرت بیشتری شروع کنید.

ایجاد عادات مثبت

ایجاد عادات مثبت می‌تواند به افزایش انگیزه کمک کند. عادات مثبت به دلیل تکرار و پیوستگی، به تدریج به یک بخش از زندگی فرد تبدیل می‌شوند و انگیزه را تقویت می‌کنند. برای مثال، انجام ورزش روزانه، مطالعه منظم یا تغذیه سالم می‌تواند به تدریج به عادات مثبت تبدیل شود و انگیزه فرد را برای حفظ این عادات تقویت کند.

  • ورزش روزانه: انجام ورزش روزانه نه تنها به سلامت جسمانی کمک می‌کند بلکه باعث افزایش انرژی و انگیزه فرد می‌شود.
  • مطالعه منظم: مطالعه منظم باعث افزایش دانش و مهارت‌های فرد می‌شود و انگیزه او را برای ادامه یادگیری تقویت می‌کند.
  • تغذیه سالم: تغذیه سالم به بهبود وضعیت جسمانی و ذهنی فرد کمک می‌کند و باعث افزایش انگیزه و انرژی او می‌شود.

تغییر زبان و ذهنیت

تغییر زبان و ذهنیت می‌تواند تاثیر زیادی بر انگیزه داشته باشد. جایگزینی “نمی‌توانم” با “نمی‌خواهم” می‌تواند احساس قدرت و کنترل بیشتری به فرد بدهد و انگیزه او را افزایش دهد. این تغییر زبان نشان‌دهنده انتخاب و اراده فرد است و باعث می‌شود فرد احساس کند که خودش مسئول تصمیم‌گیری‌ها و اقداماتش است.

  • زبان مثبت: استفاده از زبان مثبت و انگیزشی می‌تواند تاثیر زیادی بر ذهنیت و انگیزه فرد داشته باشد.
  • انتخاب و اراده: تغییر زبان به فرد احساس می‌دهد که خودش مسئول تصمیم‌گیری‌ها و اقداماتش است و این احساس مسئولیت باعث افزایش انگیزه می‌شود.
  • قدرت و کنترل: جایگزینی “نمی‌توانم” با “نمی‌خواهم” به فرد احساس قدرت و کنترل بیشتری می‌دهد و انگیزه او را تقویت می‌کند.

توجه به فرآیندهای روزانه

تمرکز بر روی مراحل و فرآیندها به جای نتایج نهایی می‌تواند به ایجاد انگیزه پایدار کمک کند. این روش به فرد کمک می‌کند تا به تدریج و با قدم‌های کوچک به اهداف خود دست یابد و از هر مرحله لذت ببرد. به عنوان مثال، اگر فرد به جای تمرکز بر هدف نهایی کاهش وزن، بر تمرینات روزانه و تغذیه سالم تمرکز کند، می‌تواند از هر قدم کوچک در مسیر دستیابی به هدف لذت ببرد و انگیزه خود را حفظ کند.

  • لذت بردن از فرآیند: تمرکز بر فرآیندها و مراحل کوچک به فرد کمک می‌کند تا از هر گام کوچک لذت ببرد و انگیزه خود را حفظ کند.
  • کاهش ناامیدی: تمرکز بر فرآیندها باعث می‌شود فرد کمتر دچار ناامیدی شود زیرا هر گام کوچک به عنوان موفقیت محسوب می‌شود.
  • دستیابی به اهداف بزرگتر: تمرکز بر مراحل کوچک به فرد کمک می‌کند تا به تدریج و با پشتکار به اهداف بزرگتر دست یابد.

انگیزه تعریف شده خود را بسازید!

ادغام اهمیت وظایف با هویت و ارزش‌های شخصی می‌تواند به افزایش انگیزه کمک کند. افرادی که اهداف و وظایف خود را با ارزش‌ها و هویت خود یکپارچه می‌کنند، معمولاً انگیزه بیشتری دارند. برای مثال، فردی که می‌خواهد در حرفه‌ای خاص موفق شود، اگر این هدف با ارزش‌ها و هویت شخصی او همخوانی داشته باشد، انگیزه بیشتری برای دستیابی به آن خواهد داشت. اگر می‌خواهید انرژی لازم برای نوشتن یک مقاله را پیدا کنید یا هویت خودتان را به عنوان یک نویسنده تعریف کنید. اگر می‌خواهید خانه خود را تمیز کنید، هویت خود را به عنوان فردی تمیز تعریف کنید. این‌گونه انجام این فعالیت‌ها برای شما معنای بیشتری خواهد داشت.

  • تطابق با هویت شخصی: اهداف و وظایفی که با هویت و ارزش‌های شخصی فرد همخوانی دارند، انگیزه بیشتری ایجاد می‌کنند.
  • احساس معنا: انجام وظایفی که با ارزش‌ها و هویت فرد همخوانی دارند، به او احساس معنا و ارزش می‌دهند.
  • افزایش انگیزه: اهداف و وظایف همخوان با هویت و ارزش‌های شخصی معمولاً پایدارتر و انگیزه بیشتری دارند.

تئوری خودتعیینی

تئوری خودتعیینی بر اهمیت خودمختاری، شایستگی و ارتباطات در ایجاد انگیزه تاکید دارد. این تئوری نشان می‌دهد که افراد زمانی که احساس خودمختاری و کنترل بیشتری بر وظایف خود دارند، انگیزه بیشتری پیدا می‌کنند. احساس شایستگی و توانمندی نیز به افزایش انگیزه کمک می‌کند. ارتباطات مثبت و حمایت‌کننده نیز می‌تواند انگیزه فرد را تقویت کند.

  • خودمختاری: احساس خودمختاری و کنترل بر وظایف باعث افزایش انگیزه فرد می‌شود.
  • شایستگی: احساس شایستگی و توانمندی به فرد انگیزه بیشتری می‌دهد تا به وظایف خود ادامه دهد.
  • ارتباطات مثبت: ارتباطات مثبت و حمایت‌کننده می‌تواند به فرد انگیزه بیشتری برای دستیابی به اهدافش بدهد.

رشد شخصی

توسعه مهارت‌ها

توسعه مهارت‌ها و یادگیری مستمر یکی از مهم‌ترین راه‌های افزایش انگیزه است. زمانی که فرد مهارت‌های جدیدی را می‌آموزد، احساس پیشرفت و توانمندی بیشتری پیدا می‌کند. این احساس موفقیت می‌تواند انگیزه او را برای ادامه یادگیری و پیشرفت بیشتر تقویت کند. مهارت‌های جدید می‌توانند در زمینه‌های مختلفی مانند تحصیلی، شغلی یا حتی علاقه‌های شخصی باشند. برای مثال، یادگیری یک زبان جدید، شرکت در دوره‌های آموزشی مرتبط با شغل یا حتی یادگیری یک هنر جدید می‌تواند به فرد کمک کند تا در کار و زندگی شخصی خود بهتر عمل کند. این مهارت‌ها علاوه بر افزایش اعتماد به نفس، به رضایت شخصی و حرفه‌ای نیز کمک می‌کنند. در نتیجه انگیزه فردی بیشتر خواهد شد.

  • افزایش اعتماد به نفس: یادگیری مهارت‌های جدید به فرد کمک می‌کند تا اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند و به توانمندی‌های خود اطمینان داشته باشد.
  • ارتقای شغلی: مهارت‌های جدید می‌توانند فرصت‌های شغلی بیشتری را برای فرد فراهم کنند و او را در مسیر پیشرفت حرفه‌ای قرار دهند.
  • رضایت از پیشرفت: کسب مهارت‌های جدید باعث می‌شود فرد احساس کند که در حال پیشرفت است و این احساس رضایت شخصی را افزایش می‌دهد.

رضایت شخصی

یکی از عوامل کلیدی در حفظ انگیزه، دستیابی به رضایت شخصی است. یک روش برای کسب رضایت شخصی تعریف سیستم‌هایی است که بتوانید از آن‌ها لذت ببرید. بر روی فرآیندها تمرکز کنید و بر اساس آن‌ها سیستمی‌های پاداش‌ دهنده برای خودتان تعریف کنید. این روش می‌تواند رضایت شخصی شما از زندگی را افزایش دهد. افزایش رضایت شخصی موجب تقویت انگیزه خواهد شد.

  • جلوگیری از یکنواختی: انجام فعالیت‌های متنوع و جذاب می‌تواند از یکنواختی و خستگی جلوگیری کند و انگیزه فرد را حفظ کند.
  • افزایش رضایت زندگی: تعریف سیستم‌ها بر اساس فرآیند و فعالیت‌هایی که به فرد لذت می‌دهند و او را خوشحال می‌کنند، باعث افزایش رضایت از زندگی می‌شوند.
  • تعادل بین کار و زندگی شخصی: ایجاد تعادل بین کار و فعالیت‌های شخصی می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی و افزایش انگیزه کمک کند.
رضایت شخصی
رضایت شخصی

از زندگی افراد موفق الگو برداری کنید

مطالعه داستان‌های موفقیت‌آمیز افراد عمومی می‌تواند منبع الهام و انگیزه برای افراد باشد. تجربه‌های موفقیت‌آمیز نشان می‌دهند که با تلاش و پشتکار می‌توان به اهداف بزرگ دست یافت. این داستان‌ها به فرد انگیزه می‌دهند که در مواجهه با چالش‌ها و مشکلات، امید خود را از دست ندهد و به تلاش خود ادامه دهد. مطالعه داستان‌های افراد معروف یا حتی افرادی که در زندگی روزمره با چالش‌های مشابهی روبرو شده‌اند و توانسته‌اند بر آن‌ها غلبه کنند، می‌تواند به فرد انگیزه و الهام بدهد.

  • الهام‌بخش بودن: داستان‌های موفقیت‌آمیز می‌توانند الهام‌بخش باشند و به فرد نشان دهند که دستیابی به اهداف بزرگ ممکن است.
  • تقویت امید: مطالعه تجربه‌های موفقیت‌آمیز به فرد کمک می‌کند تا در مواجهه با مشکلات و چالش‌ها، امید خود را حفظ کند.
  • افزایش انگیزه: داستان‌های موفقیت افراد معروف یا افراد عادی می‌توانند به فرد انگیزه بدهند که با تلاش و پشتکار به موفقیت دست یابد.

سوالات متداول(FAQ)

انگیزه چیست؟

انگیزه یک حالت روانی است که فرد را برای دستیابی به اهداف خود تحریک می‌کند. این حالت روانی به دو نوع کلی تقسیم می‌شود:

  • انگیزه درونی: ناشی از لذت و رضایت شخصی از انجام فعالیت‌ها است. این نوع انگیزه معمولاً پایدارتر و قوی‌تر است زیرا با علاقه‌ها و اشتیاق‌های فردی همخوانی دارد. مثال‌هایی از انگیزه درونی شامل مطالعه یک موضوع مورد علاقه، انجام هنرهای دستی، یا شرکت در فعالیت‌های ورزشی برای لذت بردن از فرایند است.
  • انگیزه بیرونی: به دنبال کسب پاداش‌های خارجی یا اجتناب از تنبیه است. مثال‌هایی از انگیزه بیرونی شامل کار کردن برای دریافت حقوق، مطالعه برای کسب نمرات بالا، یا انجام وظایف خانه به منظور اجتناب از تنبیه است.

درک دقیق انگیزه‌ها به فرد کمک می‌کند تا بهتر بتواند خود را برای دستیابی به اهدافش مدیریت کند. افراد با مدیریت مناسب انگیزه‌های درونی و بیرونی معمولاً در دستیابی به اهدافشان موفق‌تر هستند و احساس رضایت بیشتری از زندگی دارند.

تفاوت بین انگیزه درونی و بیرونی چیست؟

انگیزه درونی و بیرونی هر کدام ویژگی‌ها و کاربردهای خاص خود را دارند:

انگیزه درونی:

  • ناشی از رضایت شخصی و لذت بردن از فعالیت‌ها
  • پایدارتر و ماندگارتر

مثال‌ها: مطالعه یک موضوع مورد علاقه، انجام هنرهای دستی، ورزش کردن برای لذت بردن

انگیزه بیرونی:

  • بر اساس پاداش‌های خارجی یا اجتناب از تنبیه
  • ممکن است کوتاه‌مدت باشد و نیاز به تقویت مداوم داشته باشد

مثال‌ها: کار کردن برای دریافت حقوق، مطالعه برای کسب نمرات بالا، انجام وظایف خانه به منظور اجتناب از تنبیه

شناخت این تفاوت‌ها به فرد کمک می‌کند تا از هر دو نوع انگیزه به بهترین نحو استفاده کند و به اهداف خود برسد.

چرا انگیزه برای موفقیت کافی نیست؟

انگیزه به تنهایی برای دستیابی به موفقیت کافی نیست، زیرا انگیزه ممکن است با گذر زمان کاهش یابد و نیاز به تجدید داشته باشد.

داشتن باورهای قوی و استقامت در برابر چالش‌ها و مشکلات مهم‌تر از داشتن انگیزه است. بسیاری از افراد موفق نه تنها به خاطر انگیزه، بلکه به خاطر باورها و تعهدات قوی خود توانسته‌اند به موفقیت برسند.

چگونه می‌توان انگیزه را افزایش داد؟

برای افزایش انگیزه می‌توان از روش‌های زیر استفاده کرد:

  1. انجام کارهای کوچک:
  2. شروع با وظایف کوچک و قابل انجام
  3. ایجاد احساس رضایت از انجام وظایف کوچک
  4. افزایش اعتماد به نفس با دستیابی به موفقیت‌های کوچک
  5. ایجاد عادات مثبت:
  6. تکرار و پیوستگی در انجام فعالیت‌ها
  7. ورزش روزانه، مطالعه منظم، تغذیه سالم
  8. تمرکز بر فرآیندها به جای اهداف نهایی:
  9. لذت بردن از هر مرحله و فرآیند
  10. کاهش ناامیدی با تمرکز بر گام‌های کوچک
  11. دستیابی به اهداف بزرگتر از طریق تمرکز بر وظایف روزانه

آیا انگیزه پیش‌نیاز عمل است؟

خیر، انگیزه همیشه پیش‌نیاز عمل نیست و عمل می‌تواند منجر به ایجاد انگیزه شود:

  • شروع با وظایف کوچک و قابل انجام می‌تواند انگیزه ایجاد کند.
  • دستیابی به موفقیت‌های کوچک باعث ترشح دوپامین می‌شود که انگیزه را تقویت می‌کند.

انتظار برای انگیزه ممکن است منجر به تعویق کارها شود:

  • افراد ممکن است منتظر لحظه‌ای مناسب برای شروع باشند که هرگز نمی‌رسد.
  • این رویکرد می‌تواند بهره‌وری را کاهش دهد و مانع دستیابی به اهداف شود.

نقش دوپامین در انگیزه چیست؟

دوپامین یک هورمون پاداش‌دهی است که نقش مهمی در ایجاد انگیزه دارد:

ترشح دوپامین:

  • هر موقع موفقیتی به دست می‌آورید، دوپامین در بدن شما ترشح می‌شود.
  • دوپامین باعث ایجاد احساس رضایت و تشویق برای ادامه کار می‌شود.

سیستم پاداش‌دهی:

  • شرکت‌ها و شبکه‌های اجتماعی الگوریتم‌هایی برای کنترل دوپامین شما تعریف کرده‌اند.
  • این الگوریتم‌ها می‌توانند بر انگیزه شما تأثیر بگذارند و رفتار شما را شکل دهند.

چگونه می‌توان از شکست‌ها برای افزایش انگیزه استفاده کرد؟

شکست‌ها می‌توانند به عنوان یک منبع ارزشمند برای افزایش انگیزه استفاده شوند:

یادگیری از شکست:

  • شکست‌های کوچک به فرد کمک می‌کنند تا از اشتباهات خود درس بگیرد و در آینده بهتر عمل کند.
  • شناسایی نقاط ضعف و تلاش برای بهبود آن‌ها

تقویت انگیزه:

  • یادگیری و رشد فردی از طریق مواجهه با شکست‌های کوچک می‌تواند انگیزه فرد را برای دستیابی به اهداف بزرگتر تقویت کند.

چگونه می‌توان از فرآیندهای روزانه برای حفظ انگیزه استفاده کرد؟

تمرکز بر فرآیندهای روزانه می‌تواند به حفظ انگیزه کمک کند:

لذت بردن از هر مرحله:

  • تمرکز بر وظایف روزانه و لذت بردن از هر گام کوچک می‌تواند انگیزه فرد را حفظ کند.
  • کاهش ناامیدی با تمرکز بر فرآیندها به جای اهداف نهایی

ایجاد قدرت و استقامت:

  • تمرین روزانه و مستمر باعث می‌شود فرد به تدریج قدرت و استقامت لازم برای دستیابی به هدف نهایی را پیدا کند.
  • تمرکز بر باور‌ها و هویت: فرآیندها باید بر اساس باورها و جزوی از هویت فرد باشند تا پایداری انگیزه بیشتر شود.

اهمیت باورهای قوی در موفقیت چیست؟

باورهای قوی نقش حیاتی در دستیابی به موفقیت دارند:

قدرت ادامه دادن:

  • باورهای قوی به فرد قدرت ادامه دادن و جنگیدن در مواجهه با چالش‌ها و مشکلات را می‌دهند.
  • این باورها می‌توانند به عنوان موتور محرک در زمان‌هایی که انگیزه کافی نیست عمل کنند.

چگونه می‌توان انگیزه تعریف شده خود را ساخت؟

ایجاد انگیزه تعریف شده یا انتخابی نیازمند ادغام اهداف و وظایف با هویت و ارزش‌های شخصی است:

تطابق با هویت شخصی:

  • اهداف و وظایفی که با هویت و ارزش‌های فرد همخوانی دارند، انگیزه بیشتری ایجاد می‌کنند.
  • احساس معنا و ارزش از انجام وظایف همخوان با هویت شخصی

قدرت انتخاب:

  • انگیزه به دلیل این که بر اساس انتخاب به وجود آمده است، بسیار پایدارتر خواهد بود.

نقش خودمختاری در انگیزه چیست؟

خودمختاری یکی از عناصر کلیدی در افزایش انگیزه است:

احساس خودمختاری و کنترل:

  • افراد زمانی که احساس می‌کنند بر وظایف خود کنترل دارند و خودمختار هستند، انگیزه بیشتری پیدا می‌کنند.
  • این احساس خودمختاری باعث افزایش احساس مسئولیت و تعهد به انجام وظایف می‌شود.

تئوری خودتعیینی:

  • بر اهمیت خودمختاری، شایستگی و ارتباطات در ایجاد انگیزه تاکید دارد.
  • احساس شایستگی و توانمندی نیز به افزایش انگیزه کمک می‌کند.
  • ارتباطات مثبت و حمایت‌کننده نیز می‌تواند انگیزه فرد را تقویت کند.

چگونه می‌توان زبان و ذهنیت خود را برای افزایش انگیزه تغییر داد؟

تغییر زبان و ذهنیت تأثیر زیادی بر افزایش انگیزه دارد:

استفاده از زبان مثبت:

  • جایگزینی عبارات منفی با جملات مثبت و انگیزشی
  • زبان مثبت و انگیزشی می‌تواند تأثیر زیادی بر ذهنیت و انگیزه فرد داشته باشد.

احساس قدرت و کنترل:

  • جایگزینی “نمی‌توانم” با “نمی‌خواهم” می‌تواند احساس قدرت و کنترل بیشتری به فرد بدهد.
  • این تغییر زبان نشان‌دهنده انتخاب و اراده فرد است و باعث می‌شود فرد احساس کند که خودش مسئول تصمیم‌گیری‌ها و اقداماتش است.

چرا تمرکز بر هدف نهایی ممکن است باعث ناامیدی شود؟

تمرکز صرف بر هدف نهایی ممکن است به دلیل چالش‌ها و زمان‌بر بودن دستیابی به هدف باعث ناامیدی شود:

تمرکز بر فرآیندها:

  • تمرکز بر وظایف روزانه و لذت بردن از هر مرحله به فرد کمک می‌کند تا انگیزه خود را حفظ کند.
  • کاهش ناامیدی با تمرکز بر گام‌های کوچک

ایجاد قدرت و استقامت:

  • تمرین روزانه و مستمر باعث می‌شود فرد به تدریج قدرت و استقامت لازم برای دستیابی به هدف نهایی را پیدا کند.
  • تمرکز بر باور‌ها و هویت: فرآیندها باید بر اساس باورها و جزوی از هویت فرد باشند تا پایداری انگیزه بیشتر شود.

چگونه می‌توان بهبود مستمر و یادگیری را به عنوان راهکاری برای حفظ انگیزه استفاده کرد؟

یادگیری مداوم و توسعه مهارت‌های جدید نقش مهمی در حفظ انگیزه دارد:

افزایش اعتماد به نفس: یادگیری مهارت‌های جدید به فرد کمک می‌کند تا اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند و به توانمندی‌های خود اطمینان داشته باشد.

ارتقای شغلی: مهارت‌های جدید می‌توانند فرصت‌های شغلی بیشتری را برای فرد فراهم کنند و او را در مسیر پیشرفت حرفه‌ای قرار دهند.

رضایت از پیشرفت: کسب مهارت‌های جدید باعث می‌شود فرد احساس کند که در حال پیشرفت است و این احساس رضایت شخصی را افزایش می‌دهد.

نتیجه‌گیری

در این مقاله به بررسی عمیق انگیزه و نقش آن در دستیابی به موفقیت‌های بزرگ پرداخته شد. همان‌طور که مطرح شد، انگیزه به تنهایی نمی‌تواند نیروی محرکه کافی برای موفقیت پایدار باشد. انگیزه‌های لحظه‌ای و گذرا به عنوان تکانه‌های روانی ممکن است در کوتاه مدت فرد را به حرکت وادار کنند، اما این انگیزه‌ها به سرعت از بین می‌روند و نمی‌توانند فرد را در مسیر طولانی موفقیت یاری دهند. آنچه که انسان‌های موفق را از دیگران متمایز می‌سازد، باورهای قوی و اراده مستمر آن‌ها است. به عنوان مثال، توماس ادیسون، هنری فورد و استیو جابز، نه به دلیل انگیزه‌های لحظه‌ای، بلکه به خاطر باورهای قوی و اراده‌ای راسخ توانستند بر تمامی مصائب و مشکلات غلبه کرده و به موفقیت‌های بزرگی دست یابند. این افراد نشان داده‌اند که باور به اهداف و ارزش‌های شخصی می‌تواند نیروی محرکه‌ای بسیار قوی‌تر و پایدارتر از انگیزه‌های لحظه‌ای باشد.

توصیه‌های پایانی

برای ایجاد و حفظ انگیزه، می‌توان از راهکارهای عملی و مؤثری استفاده کرد که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

  • یادگیری مستمر: یکی از کلیدهای اصلی برای حفظ انگیزه، یادگیری مداوم و توسعه مهارت‌های جدید است. یادگیری نه تنها به افزایش دانش و توانمندی‌ها کمک می‌کند بلکه باعث می‌شود فرد احساس پیشرفت و رشد کند.
  • توسعه مهارت‌های متنوع: با توسعه مهارت‌های مختلف و متنوع، می‌توان انگیزه خود را در زمینه‌های مختلف حفظ کرد. این کار نه تنها به بهبود عملکرد شغلی و تحصیلی کمک می‌کند بلکه به افزایش اعتماد به نفس و رضایت شخصی نیز منجر می‌شود.
  • تغییر زبان و ذهنیت: تغییر زبان و ذهنیت به مثبت‌اندیشی و استفاده از عبارات تشویق‌کننده می‌تواند تأثیر زیادی بر افزایش انگیزه داشته باشد. جایگزینی عبارات منفی با جملات مثبت و انگیزشی، به فرد احساس قدرت و کنترل بیشتری می‌دهد.
  • ایجاد تعادل و رضایت شخصی: ایجاد تعادل بین کار و زندگی شخصی و انجام فعالیت‌هایی که به فرد لذت می‌دهند، می‌تواند به حفظ انگیزه کمک کند. برای مثال، شرکت در فعالیت‌های تفریحی، ورزشی و هنری، می‌تواند به بهبود روحیه و افزایش انگیزه منجر شود.
  • تمرکز بر فرآیندها: به جای تمرکز صرف بر اهداف نهایی، بر روی فرآیندها و مراحل کوچک تمرکز کنید. این کار باعث می‌شود فرد از هر مرحله لذت ببرد و انگیزه خود را در طول مسیر حفظ کند.
  • تشویق و پاداش: استفاده از سیستم‌های تشویقی و پاداش‌دهی برای دستیابی به اهداف کوچک می‌تواند به تقویت انگیزه کمک کند. این پاداش‌ها می‌توانند به صورت مادی یا معنوی باشند و به فرد احساس موفقیت و رضایت بدهند.

صحبت پایانی

امید دارم که در پایان این مقاله توانسته باشم دیدگاهی مشخص را درباره باورها، انگیزه و موفقیت به شما انتقال داده باشم. حال زمان آن رسیده است که تلاش کنید مسیری برای خود تعریف کنید که می‌تواند موجب شود قدم‌های ابتدایی شما در راه رسیدن به خواسته‌هایتان باشد. از دوستانی که تجربیاتی در این حوزه دارند و یا متخصصی که این مقاله را می‌خوانند درخواست می‌کنم که دیگاهشان را به اشتراک بگذارند. این اشتراک می‌تواند به هر کسی که در راه توسعه فردی قدم بر می‌دارد کمک کند. کوچکترین تجربه و دانشی می‌تواند تغییر دهنده یک زندگی به سمت رشد باشد.

منابع:

  1. Why Motivation is a Myth – YouTube
  2. Why you struggle to stay motivated. – YouTube
{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.singularReviewCountLabel }}
{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.pluralReviewCountLabel }}
{{ options.labels.newReviewButton }}
{{ userData.canReview.message }}

فهرست مطالب

درخواست مشاوره رایگان
با ما تماس بگیرید

اگر می خواهید با یک جزوه کوتاه بسیار سریع به نکات اساسی فروش آگاه شوید، ایمیل خود را وارد کنید تا جزوه فروش برایتان ارسال شود.